Sunday, November 11, 2007

یک ماجرای طنز

روزي مردي به سفر ميرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه ميشود که هتل به
.
کامپيوتر مجهز است . تصميم ميگيرد به همسرش ايميل بزند . نامه را مينويسد
.
اما در تايپ ادرس دچار اشتباه ميشود و بدون اينکه متوجه شود نامه را ميفرستد .
.
در اين ضمن در گوشه اي ديگر از اين کره خاکي ، زني که تازه از مراسم خاک
.
سپاري همسرش به خانه باز گشته بود با اين فکر که شايد تسليتي از دوستان يا
.
اشنايان داشته باشه به سراغ کامپيوتر ميرود تا ايميل هاي خود را چک کند . اما
.
پس از خواندن اولين نامه غش ميکند و بر زمين مي افتد . پسر او با هول و هراس
.
به سمت اتاق مادرش ميرود و مادرش را بر نقش زمين ميبيند و در همان حال
.
چشمش به صفحه مانيتور مي افتد:

.گيرنده : همسر عزيزم
.موضوع : من رسيدم

ميدونم که از گرفتن اين نامه حسابي غافلگير شدي . راستش انها اينجا کامپيوتر
.
دارند و هر کس به اينجا مي اد ميتونه براي عزيزانش نامه بفرسته . من همين الان
.
رسيدم و همه چيز را چک کردم . همه چيز براي ورود تو رو به راهه . فردا ميبينمت .
.
اميدوارم سفر تو هم مثل سفر من بي خطر باشه . واي چه قدر اينجا گرمه !!

No comments: